چطور خلاق شویم؟ 15 منبع خلاقیت که شما را دگرگون می کند

در این مقاله جذاب یاد می گیری “چطور خلاق شویم؟” و 15 تا راهکار برای خلاق شدن ارائه می دهیم.
جنابخان: آقای نویسنده، شما مفاهیم خلاقیت رو گفتید، ویژگی افراد خلاق رو هم گفتید، اما هنوز بهمون نگفتید این منابع خلاقیت رو از کجا باید پیدا کرد؟ چطور خلاق باشیم؟ هر چند مو خودم خلاقم و همه اینا رو میدونم اما گفتم برای خوانندهها هم اینا رو بگی!
نویسنده: روشهای زیادی وجود دارد اما به دو روش کلی میشود درجه خلاقیت را افزایش داد:
یک. منابع خلاقیت: که در این مقاله بهطور مفصل به آن میپردازیم و افراد میتوانند با الگو گرفتن از این منابع میزان خلاقیت خود را به طرز شگفتانگیزی بالا ببرند.
دو. تکنیکهای خلاقیت: شامل بیش از بیست تکنیک است که انشالله در جلدهای بعدی کتاب قهرمان بزدل در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
-
محرکهای مغز را میشناسید؟
از زمان تولد، مغز ما محرکها را میپذیرد.
جنابخان: محررررک؟ محرک دیگه چیه آقای نویسنده؟
خانم خلاق: جنابخان، محرک یعنی هر چیزی که باعث بروز رفتاری بشه.
آقای خلاق: مثلا محرک اینه که شما عصبانی میشید و رفتاری که انجام میدین سیگار کشیدنه!
همانطور که در بالا اشاره کردیم مغز ما از بدو تولد محرکها را میپذیرد، تجزیه و تحیل میکند و آنها را در قفسههای حافظه ثبت مینماید.
- طبقهبندی حافظه و کریس رونالدو
حافظه تعدادی قفسهبندی یا طبقهبندی دارد. مثل کمد لباس یا کتاب که هر کدام دستهبندی خاصی دارد.
وقتی مغز شما دچار چالش خاصی میشود جستجو در قفسهها آغاز میگردد تا در طبقات حافظه، ارتباطی با آنچه قبلا ثبت شده پیدا کند.
به طور مثال وقتی اسم کریستیانو رونالدو (بهترین بازیکن جهان) میآید (که من هم خیلی دوستش دارم)، مغز در قفسههای حافظه بررسی میکند که آیا قبلا پروندهای به نام کریستیاندو رونالدو وجود داشته یا خیر؟
مغز میخواهد ارتباطی بین اینها پیدا کند. حالا هر چقدر این قفسهها منظمتر و دقیقتر چیده شده باشند، ارتباط راحتتر شکل میگیرد. بهطور مثال، اگر یک پوشه مخصوص فوتبالیستها باشد و در زیر مجموعه پوشه فوتبالیستها بازیکنان خارجی و داخلی جداگانه قرار گرفته باشند، همچنین پوشه بازیکنان هر لیگ مجزا باشد، پوشه لالیگا اسپانیا و لیگ جزیره انگلیس مجزا بوده و حتی پوشه مخصوص بازیکنان رئال مادرید نیز وجود داشته باشد، مطمئنا ارتباط راحتتر برقرار میشود.(کریس رونالدو در حال حاضر بازیکن رئال مادرید است و در لالیگا اسپانیا بازی می کند)
پس مغز در قفسهها به دنبال کریس رونالدو میگردد و وقتی که تطابقی پیدا میکند، ممکن است این محرکها با هم ترکیب شوند و جرقهای ایجاد شود که همانا یک فکر جدید یا ایده نو است و باعث بروز خلاقیتی در فرد میشود.
-
15+1 منبع مهم خلاقیت
ذهن ما برای الهام گرفتن و رسیدن به درجه خلاقیت و ایدهپردازی باید محرکهای بیشتری ببیند و به آن ورودی بدهیم.
در ادامه میخواهیم عواملی را بررسی کنیم، که باعث میشود ذهن ما محرک ببیند، ورودی بگیرد و سرشار از خلاقیت و ایدههای جدید شود.
- 1) آرامش درونی و بیرونی
شما باید شرایطی بهوجود آورید که ذهنتان استراحت کند و با آرامش مشکلات را پردازش نماید. ذهن باید آزادانه اندیشه کند، تا بتواند ارتباطات جدیدی بسازد.
جنابخان: من وقتی میرقصم، ذهنم کاملا در حال استراحته!
آقای خلاق: اگه اینجوره شما دیگه استراحت نمیخوای همیشه برقص تا شارژ شارژ باشی!
وقتی از افراد میپرسند بهترین ایدههایتان را کجا پیدا کردید، خیلی کم پیش میآید که بگویند سر کار، پشت میزم یا در یک جلسه کاری یا طی یک طوفان مغزی!
اما اکثر آنها میگویند بیشترین ایدهها در هنگام دویدن، شنا کردن، آشپزی، خیاطی، باغبانی، طی یک سفر، گلاب به رویتان در دستشویی و امثال این موارد به ذهنشان خطور کرده است!
جنابخان: دقیقا منم همینطورم. 90 درصد ایدههام وقتی میرقصم به ذهنم میاد و به رامبد جوان میگفتم، اونم تو خنداونه اجرا میکرد!
خانم خلاق: بله، کاملا درسته. موقعیتهایی که گفتید، زمانهایی هستند که ذهنمون در حال استراحته و آرامش کامل داره و با تمرکز تمام و آزادانه میتونه تفکر کنه.
- انیشتین و اصلاح صورتش
آقای خلاق: حتی وقتی از انیشتین پرسیدن “چرا بیشتر ایدههات وقتی که صورتت رو اصلاح میکردی به ذهنت میومد؟” گفت: “وقتی که مغز استراحت میکنه، قادره رویکردهای طبیعی خودش رو برای ایجاد خلاقیت به کار ببره.”
پس گاهی اوقات باید مشکل خود را بهطور کامل رها کنید و به مغز خود استراحت دهید تا ایدههای جدید از راه برسند. (در فصل قبل بهطور مفصل در مورد رها کردن مشکل و رسیدن به ایده صحبت کردیم.)
- 2) رفتن به دل طبیعت | مسافرت کردن
منابع و محرکهای جدید را میتوانیم از دل طبیعت بدست آوریم و به عنوان ورودی به ذهن بدهیم.
مثلا وقتی برای تفریح به آبشار مارگون میروید، محرکهایی همچون آبشار که از بالا به پایین میآید و با این همه عظمت به زمین میخورد و اینکه آبشار مسیر معینی را طی میکند، یک منبع و ورودی جدید است. از یک سو با تماشای آبشار سرحال میشوید و آرامش میگیرید و از سوی دیگر ذهنتان به استراحت میپردازد. همانطور که گفتیم، در زمان استراحت ایدههای جدید و خلاقانهای به ذهن افراد خطور میکند.
- جنابخان و لب دریای بوشهر
جنابخان: مو خودم اکثر اوقات، غروب میرم لب دریای بوشهر میشینم، فکر میکنم و کلی ایده جدید به ذهنم میاد!
جای دوری نمیخواهد بروید. خود من ایده اولین کتابم در مسافرت به سمت شیراز، در اتوبوس به ذهنم خطور کرد و همانجا سنگ بنای اصلی کتاب را پیاده سازی کرده و نوشتم و خدا را شکر، آن کتاب امروز به عنوان مرجع درسی در دانشگاهها تدریس میشود.
خانم خلاق: به نظر من هم مسافرت قرار نیست حتما آنتالیا یا جزایر هاوایی باشه، جاده چالوس یا کیش باشه. گاهی اوقات کوهنوردی یا رفتن به پارک محله، خودش میتونه عامل مهمی در خلق ایده بشه.
- 3) موسیقیهای الهام بخش
به هر آهنگی گوش ندهید و جزو افرادی نباشید که همیشه یک هندزفری در گوششان است و در حال گوش دادن به آهنگ هستند.
موسیقی مثل استامینفون است. باید بدانید کجا و چه وقت از آن استفاده نمایید. نباید تمام زندگیتان موسیقی باشد!
جنابخان: مثه من موسیقیهای خوب محلی گوش بدید و حتی بنوازید!
آقای خلاق: آهنگهایی که شما میخونی و گوش میدی واقعا خییییلی خوب و انرژی بخشن.
خانم خلاق: آخ آخ، بعضی از موسیقیها انقدر افتضاحه و خواننده از کلمات رکیک استفاده میکنه و سبکشون به حدی ناهمگونه، که آدم حالش بهم میخوره!
بله این موسیقیهای نه چندان جالب، باعث میشود که ورودیهای منفی به ذهن شما راه پیدا کرده و باعث بی نظمی در قفسههای ذهنتان شود. پس یادتان باشد به هر آهنگی گوش ندهید و موسیقی خوب را به موقع گوش دهید!
پیشنهاد من گوش دادن به موزیکهای بی کلام و آرامشبخش، مخصوصا پیش از خواب است. با این کار، ذهنتان را از هرگونه درگیری نجات میدهید.
- قرآن و طبیعت هم موسیقی داره
آقای خلاق: شاید بعضی افراد با موسیقی مخالف باشند.
خانم خلاق: اولا که ما منظورمون هر نوع موسیقی نیست و دوما طبیعت که ساخته دست خداست موسیقی داره، حتی قرآن که برترین کتاب جهانه، خودش موسیقی داره و آهنگینه!
البته خود من تقریبا مدت زیادی است که گوش دادن به موسیقی را بهطور کامل کنار گذاشته ام و بهجای آن در اتوموبیلم سخنرانیهای انگیزشی و کتابهای صوتی گوش میدهم. به قول برایان تریسی، ماشینم را به دانشگاه یادگیری تبدیل کردهام.
اما به شما توصیه میکنم هر از گاهی برای تنوع و دریافت ورودی و محرک حتما از موسیقیهای الهامبخش و مناسب استفاده نمایید.
- 4) شوخ طبعی…
دقیقا همان ویژگی که در افراد خلاق وجود داشت. در مهران مدیریها، محمدپیام بهرامپورها، ژان بقوسیانها، حمید امامیها، احمد حلتها، پویا ودایعها و… .
به شدت توصیه میکنم برنامهها و فیلمهای طنز ببینید. چرا مردم از تماشای خندوانه به شدت خوششان میآید و از آن لذت میبرند؟
جنابخان: خوب مشخصه. چون من تو اون برنامه حضور دارم و ملت از خوشتیپی و خوش پوشی من کیف میکنن! جناب خان مدتی است در خندوانه نیست.
آقای خلاق: جنابخان خودتو نگیر دیگه… درسته مردم از شوخیهای تو و آهنگ خوندنات لذت میبرن، اما در اصل مردم دنبال شادی هستند و میخوان تو زندگیشون بخندن تا دنیا بهشون بخنده!
- لطفا جک بخوانید!
خانم خلاق: من هم پیشنهاد میکنم علاوهبر دیدن فیلمهای طنز، جُک زیاد بخونید!
بله خانم خلاق جک و لطیفه ذهنتان را باز میکند و نگاه خاصی به مسائل دارد! خود من هر شب قبل از خواب حدود 5 دقیقه جک میخوانم و کلی میخندم و لذت میبرم.
البته جک داریم تا جک. کسی که طنزپرداز است، کسی که کمدین است، کسی که جک میگوید، نباید قومها و قبیلهها یا فرد خاصی را مسخره کند. اینکه بتوانی بدون مسخره کردن افراد یا قومها مردم را بخندانی هنر است، نه به سخره گرفتن دیگران. پس به هم نخندیم با هم بخندیم.
واقعا افراد طنزپرداز، خلاق هستند. چرا که دو چیز کاملا بیربط را چنان به هم ربط میدهند که نمیتوانی جلوی خندهات را بگیری!
- 5) رویا پردازی و خیال پردازی
در کتاب خودم تحت عنوان “سالاد مغز با سس تخیل” بهطور مفصل راجعبه تخیل صحبت کردهام و به ویژگیهای یک فرد خلاق نیز اشاره نمودهام و مطرح کردهام که پیشنیاز هنرهای هفتگانه از جمله رقص، سینما، موسیقی، تئاتر، ورزش، ادبیات و… تخیل است. یعنی تا تخیلی در کار نباشد، هیچ اثر هنری به وجود نمیآید. هیچ فیلم ماندگاری تولید نمیشود که اسکار بگیرد و تخیل در آن دخیل نباشد. هیچ موسیقی نواخته نمیشود که هوش را از سر ببرد و تخیل از عوامل موفقیت آن نباشد.
جنابخان: من میگم رقصدین من یه هنره، شما میگید نه. تازه اونم جز هنرهای هفتگانه!
پس برای اینکه بتوانید منابع جدیدی به ذهنتان راه بدهید و محرک جدیدی ایجاد کنید، در هر شرایطی که هستید، آن موقعیت را در ذهنتان تصور کنید و در واقع تصویر سازی ذهنی انجام بدهید.
- 5 دقیقه قبل از خواب!
میتوانید هر شب قبل از خواب، به مدت 5 دقیقه یک موقعیت را تصور کنید. شاید شما هیچوقت فرصت نکنید به یک سفر بروید اما مثلا میتوانید تصور کنید که به آبشار مارگون رفتهاید و زیر آبشار هستید و دستتان را زیر آب میبرید. آب خنک است و خیس میشوید. این تصور و خیال پردازی علاوهبر آرامش درونی که برای شما به همراه دارد، محرکهای جدید و ورودیهای مناسبی به ذهنتان میآورد و همینها میشود یک منبع برای خلاقیت و ایدهپردازی!
- 6) حتما فیلم و تئاتر ببینید!
خود من حداقل هفتهای یک بار به سینما میروم. با این کار هم به گردش اقتصادی سینمای کشورم کمک میکنم، هم به آرامش درونی میرسم و هم برای زندگی بهتر، از دل فیلمها ایدههای ناب و بکر بیرون میآورم.
آقای خلاق: من شاید خیلی اهل فیلم نباشم، اما هر هفته یه تئاتر میبینم. تئاتر برای من خیلی جذابه و راه زندگی رو نشونم میده. خیلی از ایدههای من از دل همین تئاترها بدست اومده.
- انتخاب درست فیلم
البته یادتان باشد درست انتخاب کنید که چه فیلمی را ببینید و کدام تئاتر را تماشا کنید. وقت شما ارزشمند است. آن را برای محتویات نامناسب تلف نکنید! چراکه هر کدام از اینها یک منبع برای ورود به ذهن است و ممکن است در روند خلاقیت شما و قفسههای ذهنتان اختلال ایجاد کنند.
دیدن یک فریم از یک فیلم میتواند فردا تبدیل به یک ایده جهانی توسط شما شده و شما را تبدیل به فردی خلاق و مشهور نماید.
- 7) رویداد دوست باشید!
در هر رویدادی که در شهرتان برگزار شد شرکت کنید! سیمنار، سخنرانی، همایش، کارگاه آموزشی، استارتاپ، دورهمی، نمایشگاههای علمی و هنری و… هریک از اینها منبعی از ایده و خلاقیت هستند!
یک ایده در یک سخنرانی یا همایش، فردا میتواند زندگی شما را زیر و رو کند.
جنابخان: من خودم در هر رویدادی که مربوط به رقص و موسیقی باشه شرکت میکنم!
آقای خلاق: اِ! جنابخان، نکنه پارتی میری؟
جنابخان: نه کاکا. منظورم کلاسای رقص نیست. منظورم کلاسای ایروبیک کاملا مجازه!
– البته باز هم تاکید میکنم در انتخاب یک رویداد دقت کنید!
سایتهایی مانند (www.event.ir) هستند که رویدادهای مختلف یک شهر را پوشش داده و اطلاع رسانی میکنند. حتما به این گونه سایتها سر بزنید و از رویداهای مفید و جذاب استفاده کنید.
خانم خلاق: من که عاشق نمایشگاه هنریم و هیچ وقت نمایشگاهای نقاشی و عکاسی رو از دست نمیدم. چون با دنیای جدید و نگاههای جدیدی آشنا میشم.
- نمایشگاه تهران با اتوبوس و 20 ساعته!
من هم زمانی که دانشجو بودم، معمولا چهارشنبه عصر، ساعت 19 سوار اتوبوس میشدم و پنجشنبه 7 صبح به تهران میرسیدم و 10 ساعت راه از شیراز به تهران را برای نمایشگاه کتاب طی میکردم و مجددا شب به شیراز باز میگشتم. 4سال دانشگاه کار من همین بود. حتی نمایشگاههای الکامپ و دیگر نمایشگاهها را با وجود خستگی و 20 ساعت راه از دست نمیدادم.
حتی می توانید عکاسی کنید، نقاشی بکشید و آواز بخوانید. همه اینها منبعی از آرامش هستند که شما را به سمت خلاقیت سوق میدهند.
- 8) ورزش کنید!
بدون شک ورزش یکی از هنرهای هفتگانه است. محال است شما مدیری موفق و خلاق پیدا کنید که ورزش دوست نباشد!
جنابخان: آخ آخ، گفتی ورزش! من خودم هشت سال تو تیم ملی جودوی ایران فعالیت میکردم و جودانسوکی میزدم و دان هفت ووشو دارم و آخرین کمربندی هم که گرفتم کمربند زرد ووشو بوده!
- گل کوچک در زمین خاکی محله
روح ورزش به انسان انرژی و نشاط میدهد. ورزش میتواند شامل کوهنوردی بر فراز نزدیکترین قله محل زندگی، دومیدانی در پیست یک ورزشگاه، یک پیادروی15 دقیقهای از منزل تا محل کار، گل کوچک در زمین خاکی محله یا والیبال باشد.
وقتی ورزش میکنید، فکرتان کاملا از مشکلات آزاد میشود و احساس آرامش دارید. حتی تمرکزتان در نقطه اوج است. به همین دلیل است که آتشفشان ایدههای عده بسیاری، هنگام پیادهروی فوران میکند و از خودشان خلاقیت نشان میدهند.
- اگر ورزش نکنم مریض میشوم!
خود من عاشق فوتبال هستم و هر هفته عصر جمعه در زمین خاکی فوتبال و سهشنبه شبها هم والیبال بازی میکنم! اگر یک هفته برای بازی فوتبال یا والیبال نروم، بیمار میشوم. ورزش مستقیما بر روحیه آدمی و شادابی او تاثیر میگذارد.
آقای خلاق: ورزش علاوهبر سلامتی و نشاط و شادابی، باعث آرامش درونی هم میشه و این آرامش میتونه زمینهساز خلاقیت شما باشه.
پس بهعنوان پیشنهاد، حداقل هفتهای یک بار ورزش را فراموش نکنید ولو اینکه پیادهروی 15 دقیقهای یا دویدن روی تردمیل باشد.
- 9) از نو کودک شوید…
کودک درونتان را بیدار کنید. کودکان دنیای جذابی دارند. وقتی کودک میشوید، نوع نگاهتان متفاوت و کودکانه میشود. وقتی 4 نفر به یک منظره نگاه میکنند و هر کدام یک چیز متفاوت میبینند، نمیتوانیم تعیین کنیم کدامیک خلاقتر است، چرا که خلاقیت یک هنر هست و هنر سلیقهای است.
وقتی دیدتان کودکانه میشود، در واقع دارید از یک زاویه متفاوت به مسئله نگاه میکنید. مثلا از زاویه دید یک کودک 8 ساله و این یک نگاه جدید و سرشار از ایده و خلاقیت است.
- خانم خلاق و شبکه پویا
خانم خلاق: من روزی نیم ساعت از شبکه پویا برنامههای کودک رو تماشا میکنم.
آقای خلاق: من هر روز با این خانم دعوا دارم و میگم خانم مگه تو بچهای که برنامه کودک میبینی؟ آخه تو هم سن موش و گربهای؟
آقای خلاق عزیز، اتفاقا من هم میخواستم توصیه کنم روزانه نیم ساعت برنامه کودک ببینید! تحقیقی که روی بزرگسالان انجام شده، نشان داده است افرادی که روزانه حداقل نیم ساعت برنامههای شاد کودکانه میبینند افرادی به مراتب شادتر و خلاقتر هستند!
- گاو درون یا الاغ درون؟
روح کودک روح لطیفی است و این خود یک نوع منبع آرامش است که باعث میشود شادابی شما دو چندان شود.
جنابخان: باز خوبه خانم خلاق شما کودک درونت فعال شده. برخی افراد با عرض پوزش گاو درونشون فعال میشه، بعضیها هم الاغ درونشون!!!
- 10) آمادگی و شوق یادگیری
همیشه به ما گفتهاند باید کتاب بخوانید و مطالعه کنید! شاید مطالعه یکی از اصول مهم خلاقیت باشد. چراکه خلاقیت بدون دانش، مانند ساندویچ بدون نوشابه است!
از هر چیزی، هرکسی و هر موقعیتی یاد بگیرید! فرصتها را غنیمت بشمارید.
همانطور که پیشتر اشاره کردم، خود من در ماشین سخنرانیهای انگیزشی و کتابهای صوتی گوش میدهم و از هر فرصتی، مخصوصا ترافیک، استفاده میکنم و مطالب جدیدی یاد میگیرم.
باید امروزمان با فردایمان فرق داشته باشد. آخر شب، پیش از خواب از خود بپرسیم “آیا امروز من یک نکته جدید یاد گرفتم؟” “آیا امروز یک تغییر مثبت در زنگی من رخ داده است؟”
جنابخان: من سعی میکنم حداقل هفتهای یه کتاب بخونم تا اطاعاتم بالا بره و بتونم حرفی برای گفتن داشته باشم. پیشتر هم به این موضوع اشاره شده و این جمله تکراری است
- آخرین کتابی که خواندید؟
آقای خلاق: اگه راست میگی آخرین کتابی که خوندی چی بوده؟
جنابخان: آخرین کتابی هم که خوندم کتاب “از شنبه” اثر محمدپیام بهرامپور بوده که توسط انتشارات تعالی چاپ شده.
البته باز هم تاکید میکنم در انتخابتان دقت کنید. انتخاب یک کتاب خوب مهمتر از خواندن یک کتاب است.
آقای خلاق: منم توصیه میکنم دور مجلات، روزنامهها و سایتهای زرد رو خط بکشید و هیچوقت سمتشون نرید. چون علاوهبر اینکه وقت شما رو تلف میکنن، ذهن شما رو هم مخدوش میکنن و انرژی منفی به شما تزریق میکنن.
پس همیشه گیرندههای ذهنتان را برای یادگرفتن فعال کنید. عطش یادگیری داشته باشید و در فهمیدن مطالب مفید و اثر بخش مقاومت نکنید!
- 11) دسته بندی افکار و ایدهها !
یک ذهن آشفته و نامنظم شما را از خلاقیت دور میکند. همانطور که گفتیم برای ذهنی که دستهبندی منظمی داشته باشد و هر پوشه سر جای خودش باشد، پیدا کردن اطلاعات درباره یک موضوع کار سختی نیست.
در نظر بگیرید در کمد لباسهایتان به دنبال لباسورزشی میگردید. اگر لباسهایتان را دسته بندی کرده باشید، مثلا بخش لباسهای مجلسی، بخش لباسهای ورزشی، بخش لباسهای رسمی و… راحتتر میتوانید لباس ورزشی را پیدا کنید. اما وقتی همه لباسها قاطی و درهم باشد، پیدا کردن لباس مورد نظر بسیار سخت است.
- کابوس دیدن جنابخان
جنابخان: من یه مدت تمام روزنامههای حوادث رو میخوندم و شبا همش خواب بد میدیدم و شبی نبود که کابوس نبینم!
جنابخان اشتباهت همین بود. تو ذهنت را دچار آشفتگی میکردی و افکار منفی را به عنوان ورودی و محرک به آن راه میدادی و اینها باعث میشد خواب آسودهای نداشته باشی و هر شب خواب هیولاهای چاقو بهدست ببینی!
من نمیدانم چرا خیلیها علاقه دارند سکان کشتی زندگیشان را دست افکار منفی بدهند تا آنها را بندرگاه یک زندگی پر توهم و آشفته هدایت کند؟!
- شبکه خبر یا تیتر یک روزنامه
همین الان تیتر یک روزنامه که دم دستتان است را بخوانید یا به آخرین خبری که شبکه خبر اعلام میکند، با دقت گوش دهید. اگر یک نکته مثبت در آن بود، دیگر این کتاب را نخوانید!
نیست، هیچ خبر خوشی نیست! یا خواهر شوهر با پنجههای آهنین زن داداشش را کشته است یا در فلان شهر بمب گذاری شده یا در پاساژ جنوب شهر آتش سوزی شده است و… .
خبر خوب و انرژی بخشی نیست. همه این خبرها شما را از ادامه زندگی ناامید میکنند! پس خواهش میکنم این ورودیها و محرکهای ناامید کننده را از خود دور کنید!
- یک روز بدون تلویزیون؟
شاید نتوانید یک روز بدون تلویزیون زنده بمانید اما بسیاری از اساتید موفق از جمله آقای محمدپیام بهرامپور و محمدرضا شعبانعلی را میشناسم که سالها است در خانه خود تلویزیون ندارند!
- نقشه ذهنی برای تو…
آقای خلاق: جناب نویسنده، من خیلی وقته که سعی میکنم از اخبار منفی دوری کنم. اما هنوز افکارم دسته بندی نشده. راه حلی پیشنهاد میکنید؟
بله آقای خلاق شما میتوانید از نقشه ذهنی استفاده کنید.
هفتهای حداقل یک بار از این ایده استفاده کنید. نحوه استفاده از نقشه ذهنی بدین شکل است که شما یک برگه بر میدارید و یک درخت با شاخههای مختلف میکشید. موضوع اصلی را وسط بنویسید (شبیه یک درخت واره است).
بهطور مثال در مورد اینکه “آیا دکتری بخوانم؟” هر چیزی که به ذهنتان میرسد را روی این شاخهها بنویسید و پس از اتمام آن، جدولی بکشید که یک قسمت نکات مثبت و یک قسمت نکات منفی است و بعد از سبک و سنگین کردن این نکات، نتیجه نهایی را بگیرید.
شما با این کار از فشار تصمیمگیری و دغدغه فکری راجع به خواندن یا نخواندن دکتری رها میشوید. این نقشههای ذهنی حکم خانهتکانی و پالایش ذهنی شما را دارند و با وجود اینکه که دکتر نیستم اما انجام این کار را حداقل هفتهای یک بار برای شما تجویز میکنم.
- پدر احلام برای خواستگاری راضی میشود؟
جنابخان: آقای نویسنده، واقعا ممنونم. خیلی وقت بود داشتم به این فکر میکردم که پدر احلام راضی میشه دخترش رو به من بده یا نه؟ با این نقشه ذهنی امشب میتونم راحت بخوابم و به انسجام ذهنی برسم.
- 12) ارتباط با آدمهای جدید!
فراهم کردن زمینه تبادل افکار، یکی از کارهای مهمی است که باید برای رسیدن به خلاقیت انجام دهید.
ملاقات و ارتباط با یک فرد جدید میتواند یک منبع الهام بخش و یک ورودی مفید برای ذهن باشد.
جنابخان: مو خودم همیشه با آدمهایی ارتباط میگیرم که خیلی شاد انرژی بخش هستند و همیشه سعی میکنم ایدههای جدیدی از دل صحبتهای اونا در بیارم.
آفرین جنابخان. اینکه با چه افرادی در ارتباط باشید هم مهم است.
- میانگین 5 نفر نزدیک شما
جان کری میگوید: “درآمد شما میانگین 5 فرد نزدیک به شما است.” من میگویم علاوهبر درآمد، موفقیت شما الگویی از موفقیت این 5 فرد است. همنشینانی که اگر درست انتخاب نکنید، ممکن است آینده سیاه و تاریکی را برای شما رقم بزنند و همیشه در حالت سکون باشید و بیشتر شبیه به یک مرده متحرک شوید!
یک نفر معتاد را در نزدیکی خود در نظر بگیرید. اگر جستجو کنید به این نتیجه میرسید که حداقل یکی از 5 فرد نزدیک او نیز معتاد بودهاند.
خانم خلاق: من دوستای زیادی دارم و به شبکهسازی و ارتباط، خیلی اهمیت میدم. هر هفته با یکی از دوستام بیرون میریم و با هم تبادل افکار میکنیم و حتی طوفان فکری دو نفره برای ایدههامون تشکیل میدیم.
پس سعی کنید ارتباطات قوی داشته باشید و در مدار افراد موفق و خلاق شبکه سازی کنید!
- 13) از مغزت کار بکش!
در یک کلام، معما، جدول، چیستان و پازل حل کنید.
باید از ذهنتان کار بکشید. ذهنتان را به چالش دعوت کنید. چالش حل یک معما، چیستان یا یک پازل است!
خانم خلاق: من و آقامون هر هفته چهارشنبه شبها منچ بازی میکنیم. شاید خندتون بگیره، ولی همین بازی به ظاهر ساده خیلی کمک میکنه که منافذ ذهنمون باز بشه!
اگر ذهنتان را به چالش نکشید، راکد میماند و یک ذهن راکد را فقط باید قاب گرفت و به دیوار زد!!!
پس میتوانید هر هفته یک بازی فکری مثل شطرنج انجام دهید، یک معما حل کنید، جواب یک چیستان را پیدا کنید و… .
- حل 20 جدول و 200 سوال
جنابخان: من خودم هر هفته مجلات جدول رو که تقریبا تو همه کیوسکهای مطبوعاتی وجود دارن، میخرم و هفتهای حدود 20 جدول با بیشتر از 200 سوال حل میکنم.
آفرین جنابخان، شما با این کار ذهنتان را به چالش دعوت میکنید و از راکد ماندن آن جلوگیری میکنید. بنابراین ذهنتان هرگز خاک نمیخورد!
- ذخیره نکردن شماره موبایل افراد!
شاید باورتان نشود، اما من با وجود دوستان زیادی که دارم، تعداد اسامی دفترچه تلفن موبایلم بسیار کم است! من شماره 90 درصد افراد را اصلا ذخیره نمیکنم و حفظ هستم. با این روش از ذهنم کار میکشم و به آن اعتماد میکنم.
- 14) زیر سوال ببرید!
آقای فراستی را میشناسید؟ همان منتقد سینما که در برنامه هفت، همه فیلمها را نقد میکرد و تقریبا فیلمی نبود که آقای فراستی از آن خوشش بیاید و نقد نکند! (البته من ایشان را خیلی دوست دارم.)
جنابخان: آقا یه بار آقای فراستی ما رو دیدید، گفت: “جنابخان،میمیک صورتت جالب نیست!”
منم گفتم میمیک دیگه چیه؟
فراستی گفت: “میمیک یعنی حالت صورت یا زبان بدن!”
بهش گفتم این همه آدم به من میگن نقشمو خوب بازی میکنم، بازم شما انتقاد میکنی؟!
- بازی به سبک مسعود فراستی
شما هم یک بازی راه بیندازید. بازی به سبک فراستی! در واقع در این بازی باید خلاف جهت آب شنا کنید.
روش بازی بدین شکل است که آخرین چیزی که یاد گرفتهاید را زیر سوال میبرید. این باعث میشود اولا به یک راه حل بسنده نکنید، دوما وارد دنیای جدیدتری شوید و به ذهنتان وسعت دهید.
مثلا امروز چیزی از همکارتان آموختهاید. آن را نقد کنید. از زوایای جدیدی به آن نگاه کنید و زیر سوال ببرید. البته نق زدن و غر زدن بیجا ممنوع است! در ضمن فرهنگ نقد را هم یاد بگیرید.
- درگیری، یادگیری!
هدف درگیر کردن ذهن و یادگیری است! چراکه اصلی بهنام “درگیری،یادگیری!” وجود دارد.
آقای خلاق: نکتهای که من در رابطه با یادگیری فهمیدم، اینه که یادگیری وقتی اتفاق میفته که “چیزی که من میدونستم، با چیزی که الان یاد گرفتم فرق داشته باشه” و بگم اینجا اشتباه میکردم و اینجاست که یادگیری اتفاق میفته و خلاقیت کمکم بروز پیدا میکنه. وگرنه غیر از این، تکرار مکرراته.
- 15) یادداشت کن!
خانم خلاق: من یه دوست سوئدی داشتم که وقتی رفتم سوئد با هم تلفنی صحبت کردیم و قرار شد با هم بریم بیرون و به دعوت من یه فنجون قهوه بخوریم. در کمال تعجب بهم گفت: “اون چیزی رو که گفتی برام مکتوب کن بفرست!” گفتم چرا؟ گفت: “این جز فرهنگ ماست که اگه چیزی نوشته نشه، پس وجود نداره!”
میبینید؟ برای دعوت به یک فنجان میگوید آن را بهصورت کتبی بنویس. آنوقت ما مهمترین کارهای زندگیمان را مکتوب نمیکنیم؟!
- دفترچه ایده در گاو صندوق
اینکه ذهن من خوب است و نیاز به یادداشت ندارم، یک توهم است. همه افراد بزرگ و موفق یک دفترچه بهنام “دفترچه ایدهها” داشتند که معمولا در گاوصندوق مخفی میکردند.
ادیسون حدود 390 دفترچه ایده داشت. انیشتین و… بیش از صدها دفتر ایده داشتند و هر چیزی که به ذهنشان میرسید را فورا یادداشت میکردند.
- نوشتن این کتاب و جرقههایش
من برای نوشتن این کتاب خیلی اوقات که بیرون بودم ایدهای به ذهنم میرسید و فورا آن را در دفترچه تلفن همراهم یادداشت میکردم تا فراموش نکنم. اگر چیزی که مثلا در ساعت 23:59 روز یکشنبه 28 خرداد به عنوان یک جرقه از ذهنتان عبور میکند را یادداشت نکنید، شاید هیچوقت دیگر از ذهنتان عبور نکند!
تکتک این ایدهها و منابعی که در بالا اشاره کردیم میتوانند واقعا الهام بخش لحظههای دشوار زندگیتان باشند. میتوانند گرهگشای مشکلاتتان باشند و میتوانند با بهرهجستن از قدرت خلاقیت مشکلات را به شکلات تبدیل کنند!
- 1+15: خود شما…
من در این لحظه یک قول به شما میدهم:
” اگر حداقل 8 مورد از منابع مهم خلاقیت که پیشتر به آنها اشاره کردیم را به طور صحیح اجرا و عملی نمایید، تضمین میدهم که خود شما تبدیل به یک فرد سرشار از خلاقیت میشوید و دیگر منابع به شما حسودیشان میشود. چراکه آنها فقط یک منبع هستند اما شما مجموعهای از منابع مهم هستید که میتوانید لحظههای سرنوشت سازی را رقم بزنید.”
پاسخی بگذارید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.